باز هم خبر دیگری از یک کشتار جمعی ... اما این بار خبر جدید حاشیه هایی هم داشت : قاتل نسبی ایرانی داشته و با همه آن چیزهایی که به ایرانیان نسبت داده می شود این خبر رنج های مضاعفی را هم برای ما به دنبال داشته است .
از خودم می پرسم آیا میان ملیت و رفتارهای فردی غیر انسانی و ضد بشری رابطه ای می توان یافت ؟ هر چقدر فکر می کنم در می یابم که ابدا این جور نیست .
همیشه می باید میان عملکردهای دولت ها با مردم تفاوت قایل شد و گاهی از اوقات این تفاوت ها آن قدر زیاد است که کوچکترین شباهتی میان آن ها نمی توان یافت .
به همان ترتیب می باید فاصله زیادی بین فرهنگ حاکم بر یک جامعه با تصوری که از آن وجود دارد قایل شد : سیاست و برتری آن بر اخلاق هرگز جایی عملکردهای بلند مدت یک ملت ندارد . در گذشته هم نداشته و در آینده هم نخواهد داشت .
امروزه تصویرهای غلط و نادرستی از ایرانیان به عنوان ملتی خشن و جویای خشونت در اذهان مردم جهان به وجود آمده است و هر رفتاری که این ذهنیت را تشدید کند نه فقط ظلم به فرهنگ ایرانی بلکه ظلم به حقوق تمام ایرانیان به شمار می آید .
حال چه باید کرد ؟ می باید رفتارهایی داشته باشیم که با هرگونه تصور غلط و نادرستی مقابله کند : برگزاری بازی های المپیک پیش روست ، شاید با اخلاق ورزشی تصویرهایی که زشت و ناپسند هستند را از ذهن جهانیان پاک کنیم ، سینمای ما و فرهنگ ما تا حدی موفق به انجام این کار شده اند . اما اصلا کافی نیست . منطقه ای که ما در آن زندگی می کنیم سرشار از ظلم و خشونت است خشونت هایی فراگیر جمعی فرهنگ و تمدن این منطقه را تهدید می کند اما مبادا از یاد ببریم همه ما انسان هستیم و با تکیه بر ارزش های انسانی است که می توانیم جهانی بر پایه صلح و دوستی بنا کنیم .
همه ما باید تلاش کنیم فاصله ها را در شناخت یکدیگر از بین ببریم و با احترام گذاشتن به کرامت و شان انسان ها بدون هیچ پیش داوری هر رخدادی را هر چند تلخ و سخت ارزیابی کنیم . امید است با این طرز تلقی از دنیای پیرامون مان آینده ای روشن تر پیش رو داشته باشیم .
ارادتمند همگی شما دیگر پیمان