حرف های خوب و قشنگ زدن کار آسانی است اما وای از وقتی که نوبت به عمل کردن برسد . شهر من تهران ، پایتخت کشور محبوبم چهره های مختلف و متفاوتی دارد . پیش از این هم نوشته بودم در هر ساعت و در هر نقطه ای از این کلان شهر تصاویر مختلف و گوناگونی را می توان شاهد بود و کافی است که بتوانی راحت از کنار آن ها نگذری ...
در این صورت مشاهده بسیاری از وقایع مختلف دردناک و تاسف آور روح و جان هر بیننده ای را آزار می دهد .
در خبرها آمده بود که چند شب قبل گروهی از اعضای شورای شهر تهران و مدیران شهری از محله های فقیر نشین و پارک ها و خیابان های اطراف آن ها بازدید کردند و در پایان این بازدید گفته شد می توان تهران را از معتادان و کارتن خواب های آن که تعدادشان هر روز و هر ساعت بیشتر و بیشتر می شود پاک سازی کرد .
اکنون گفته می شود هر شب حدود 3/سه هزار معتاد و کارتن خواب در تهران ساماندهی می شوند اما آمارهای مختلف تا ارقامی حدود پنجاه برابر این افراد را که به صورت موقت و فقط برای یک شب تحت حمایت قرار می گیرند را نشان می دهد .
باید توجه داشت معضل بی خانمانی حتی برای کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد اما نکته جالب توجه شیوه های اتخاذ شده برای مقابله با این مشکل است .
در بهترین حالت حداکثر توجه به مسایل بی خانمان ها و معتادان در حوزه مسایل اقتصادی صورت می گیرد . با توجه به شرایط خاص کشور ما هرگز نمی توان در کوتاه مدت امیدی به سامان یافتن این گروه کثیر از انسان ها امیدی داشت .
مسایل فرهنگی ، اجتماعی و خانوادگی ، آموزشی و تربیتی و ... جای خود دارد .
تصاویر بسیار دردناک و وحشتناکی را از زندگی این گروه از هموطنانم شاهد بوده ام گفت و گوهای زیادی هم با آن ها داشته ام به دلایل مختلفی می توانم ادعا کنم بزرگترین مشکلات در خصوص افزایش روز شمار معتادان و بی خانمان ها از سیاست های مدیریتی ناشی می شود .
چنبره ای از مسایل مختلف با ریشه های بنیادی در طول سال های سال مدیریت های نادرست در تمام زمینه ها چنین وضعی را به وجود آورده و حال مدیران مسئول و فهیم ما ادعا می کنند ظرف مدت شش ماه یا کمتر تهران را پاکسازی کرد تا دیگر چشم هیچ تنابنده ای به جمال پر نور هیچ معتاد یا کارتن خوابی روشن نشود . مبارک است انشاالله من که برای تمام این عزیزان آرزوی موفقیت و پیروزی دارم اما اگر همه چشم هایشان را بر روی حقایق ریشه ای و ماندگار در زمینه معضلات اجتماعی و فرهنگی ببندند و دل را به چنین ادعاهایی خوش بدارند روزی خواهد رسید که حتی در خانه ها و نه در پارک ها و بوستان ها و خیابان ها یک کارتن خواب آواره مسکن خواهد داشت .
عزیزان من نگاه کنید ، ببینید و توجه بفرمایید این مشکلات در کجا ریشه دارند ، از کجا منشا گرفته اند و چگونه گسترش یافته اند . تقاضای من شهروند ساده دوباره دیدن این مشکلات است و سپس تلاش بر سرپوش گذاشتن به روی حقایق .
هر چند می دانم صدای من و کسانی را که چون من فکر می کنند نخواهند شنید و توجهی به دغدغه ها یمان نخواهند داشت اما وظیفه من گفتن و نوشتن بوده است .
مخلص همه شما دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان: