"صبوری و رسیدن " (2)
|
|
از صبری ناگزیر نوشتم که رسیدن را ممکن خواهد ساخت . کلام گنده نگفتم ، شعار بزرگ ندادم . تجربه سال ها و سال ها زندگی در این اجتماع چنین نتیجه ای را به من آموخته است . ممکن است در کوتاه مدت ممکن نشود و حتی در بلند مدت نیز به سرعت تغییری رخ ندهد اما چه باید کرد ؟ من تلاش خودم را کرده ام با نوشتن های مداوم و مداوم کوشیده ام دین خود را به مردم و اجتماعم ادا کنم . در محیط زندگی ام و در محل کارم تلاش کرده ام " انسان " باشم و رسم انسانیت را به جا بیاورم اما شما به من بگویید چه چیز نصیبم شد ؟ تهدید و افترا و ناسزا و چرا ؟ ...
چون جامعه پیرامونم پذیرای هیچ حرف تازه و گفت و گوی نو و متفاوتی نبود .همین حالا هم به محض نوشتن این چند جمله آن برخوردهای همیشگی آغاز می شوند اما دیگر اهمیتی ندارد هر کس در این جهان بزرگ و در دنیای پهناور اطرافش انتخاب هایی پیش رو دارد . برای بعضی ها فقط گذراندن زندگی که بد و خوبش را پذیرفته اند وبه آن مشغول هستند کافیست ، اما برای من خیر !
ترجیح دادن دوستی ، عشق ، انسانیت و علاقه به همنوعانم در سراسر جهان انگیزه ای بوده که با هیچ بهانه یا دستاویزی آن را فراموش نکرده ام . من از حقیقت فرار نمی کنم به سوی آن می روم و روزی همه شما این حقیقت شخصی مرا درخواهید یافت .
اما من یقین دارم کسانی که در آینده ای نه چندان دور تلاش های مرا قضاوت خواهند کرد حق را نه به شخص من که به آمال و آرزوها وایده هایم خواهند داد .
دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان:
|
پنج شنبه 26 شهريور 1394برچسب:,
|
|
|
|
|